به پادکست ابرام بگو خوش آمدیدبعضی‌ها مثل رنگ می‌مونن؛ جلوه دارن اما صدا ندارنتو صدا باش ابرام

EBRAMBEGOO

آخرین اپیزود1401-9-23 05:29:46 +00:00

ابرام بگو | آخرین اپیزود

نیست، ولی انبوه است

ebrambegoo-28

دانلود این قسمت

نیست، ولی انبوه است

عنوانی بر جدایی؛ که کلمه است و دیگر هیچ. مگر دلتنگی، انتظار و دستی

ابرام نشسته بود، رو یه صندلی چرخ‌دار چرخ‌زن، پشت میزش. پشت همه‌ی چیزی که توی این دنیا داره. نشسته بود داشت نامه می‌نوشت. گفتم ابرام خسته نمی‌شی از این همه نوشتن؟ گفت من از نوشتن چیزهایی که می‌نویسم خسته نمی‌شم. چیزهایی که نمی‌نویسم خسته‌م می‌کنه… گفتم باشه، از بی‌جوابی‌ش چی؟ از ندیدن اجابت؟… این جریده‌های ملالت چرا هیچ‌وقت به دستش نمی‌رسه که جوابت رو بده؟! نکنه کفترهات رو توی هوا می‌زنن؛ دست‌خطت به دستش نمی‌رسه!

کاغذ رو تا کرد گذاشت توی پاکت، پا شد رفت پای صندوقش. درش رو باز کرد، پاکت رو گذاشت لای پونصد و سیزده تا پاکت دیگه و گفت کفتر باید جلد یه جا باشه که وقتی ولش می‌کنی برگرده سر خونه اولش. آدرس ندارم که براش کفتر بفرستم! گفتم رفیـــــق؛ تو که راه خونه‌ش رو مثل کف دستت بلدی! گفت اگه قرار باشه نرسی نمی‌رسی. حتی اگه در خونه‌ش باشی. گفتم صحبت جدایی‌یه؟! گفت “همچین چیزی هم مگه داریم؟! جدایی چیزی جز یه کلمه نیست. وقتی هنوز دوست داشتن هست، دل‌تنگی هست، انتظار هست، مگه می‌شه گفت جدا شده‌ی؟!” گفتم نه، بهش این‌جوری نگاه نکرده بودم!

پا شد رفت نشست پشت میزش، شروع کرد به نوشتن نامه‌ی پونصد و پونزدهم. گفتم حالا تهش چی ابرام؟ این صندوق رو می‌خوای چی‌کار کنی؟! گفت شاید من آدرس رو گم کرده باشم! اما اون آدرسم رو داره؛ اگه یه روز اومد و من نبودم صندوق رو بهش بده؛ همه‌ی چیزی که توی دنیا دارم این میز نیست، اون صندوقه… به همون برکت.

ایضاح

  • موزیک متن این قسمت آهنگ ترانه‌ای‌ست با نام Mariage d’amour اثر Richard Clayderman.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

رفتن به بالا