هوا گرم بود و همهچیز کش میاومد… ماسک میزدیم که ایام به عافیت بگذره، ایام کش میاومد، کتاب میخوندیم جهالت رو بشوره ببره، جهل کش میاومد، با آدمها مدارا میکردیم یه وقت رابطهها مکدر نشه، موی دماغمون کش میاومد… با سردمدار و پرچمدار مصالحه میکردیم جیب شلوارمون کش میاومد، سفر میرفتیم و عصیانمون رو از شهر دور میکردیم راه کش میاومد… گفتم ابرام چیه داستان این کش اومدنه؟ رادیو رو روشن کرد و گفت چیزی نیست؛ هوا گرمه…
اخبار داشت میگفت فلانی و فلانی و فلانی و فلانیـ دویست و نود تا فلانی، جمع شدهن یه فلانی رو کردهن فلانکاره. گفتم ابرام مگه فلانی فلان نکرده بود، بوی فلان میداد فلانش. مگه خلقالله صداشون درنیومد؟ـ این فلان فلان شدهها فکر کردهن فلانیم نمیفهمیم، یا اصلن به فلانشون هم نیستیم؟! مگه ما فرستادیمشون فلان جا که هر فلانی رو با هر فلانی بکنن فلانکاره؟ ابرام گفت اگه یه بار دیگه بگی فلان فلانت میکنمها؛ نمیخوای اسم ببری خب نبر، اما دستکم مثل خودشون خلاقیت داشته باش. گفتم بق و چند تا از حروف الفبای دیگه، یعنی دویست و نود تا نم جمع شدهن مب رو کردهن ردما… خوبه؟! حالا تو هی بگو هوا گرمه! مرد مؤمن کش اومدن که همهش از جبهی خورشید نیستـ ایناها، اخبارمون هم گرمه… فکر کنم ما خودمون یه مرگیمون هست!
ابرام گفت همیشهی خدا قاضی به قرض و قسطش، راضی به بزم و حسش، ماضی هم به هرز و لفتش بوده، این وسط ماییم که داریم بازی میخوریم. بازی فرض مرکب مرکبنشینهای دنیا… گفت دنیا هر چی گرمتر باشه واسه اونها بهتره. همونطور که مشیت خدا گرمه… به همین برکت… یعنی خدا همـ عجب؛ باشه… باشه؛ به همون برکت.
ایضاح
-
داستان مهرداد بذرپاش و انتخاب او به عنوان “رییس دیوان محاسبات” را اینجا بخوانید.
- خودگوییهای مینیمال من و ابرام رو در صفحهی اینستاگرام (اینجا) و قصههام با ابرام رو به صورت فایلهای صوتی (پادکست) در صفحهی اصلی (اینجا)، کانال تلگرام (اینجا) و اپلیکیشنهای پادگیر میتونین گوش کنین.
- موزیک متن این قسمت با نام “Lama Bada Yatathana” از آلبوم “لاله زار” با اجرای “جاوید افسری راد” است.