هر کاری خواستیم بکنیم گفتی نکن داستان میشه. اونقدر گفتی و ما نکردیم که نکردنمون خودش داستان شد ابرام. داستان انفعال.
خواستیم آشتی کنیم، گفتی دنیا در خطره؛ بجنگ. خواستیم دنیا رو تسخیر کنیم، گفتی آخرت در خطره؛ قناعت کن. خواستیم فریاد کنیم گفتی کوچه در خطره؛ برو بکپ. خواستیم نقاشی کنیم گفتی رنگ مکروهه؛ ممیزی خورده. خواستیم برقصیم گفتی بزم ممنوعه؛ تعزیه بخون. خواستیم فراموش کنیم، میخوش بشیم، گفتی آب حرومه ابرام…
پنداری تسبیح خراب بود! همهش یکی اضافه بود، بلکه هم کم. خلاصه جفت نمیاومد رضا بده و جوابش نه بود… پنداری کتاب کمر بسته بود شهیدمون کنه در هر مجال؛ “لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ”.*.. بس که باطل زیاد بود و بر حق، خون ما بود که پایمال میشد… پنداری شیر و خط همهش خط بود. ما قهرمان یه فیلم هندی بودیم، اما لوکیشن؛ چینهچیتای ایتالیا… ما در تخیل عشق و مرام و برادری، دنیا نئورئالیسم کاپیتالیسم… پنداری استخاره مردود بود و فقط ما بودیم که قبولش داشتیم!… هر کاری خواستیم بکنیم گفت نکن. نکردیم، نکردنمون خودش داستان شد ابرام. به همین برکت.
* “تا حق را ثابت و باطل را نابود گرداند هر چند بزهکاران خوش نداشته باشند. “انفال (۸)”
ایضاح
- “کوفته در لژ انفعالیون” عنوانی بر انفعال و بیارادگی ماست بر آنچه بر ما مقدر کردهاند.
- خودگوییهای مینیمال من و ابرام رو در صفحهی اینستاگرام (اینجا) و قصههام با ابرام رو به صورت فایلهای صوتی (پادکست) در صفحهی اصلی (اینجا)، کانال تلگرام (اینجا) و اپلیکیشنهای پادگیر میتونین گوش کنین.
- موزیک متن این قسمت با نام “Tokyo” با اجرای “Eagle Lake” است.