پاییز

ebrambegoo-05

دانلود این قسمت

شب‌های کوچه

عنوانی بر خواب انتظار در شب‌های کوچه‌ای بی‌سر و بی‌ته؛ چون دنیا

از وقتی گفته به خواب ات می‌آم، دیگه خواب م نمی‌بره. هر شب از خونه می‌زنم بیرون؛ چند ساعتی تا صبح راه می‌رم… از زمین تا آسمون؛ همین‌جوری از کف پا تا خشک‌شدن گردن، تو آسمون‌ها خیره می‌شم؛ تو چشم‌هاش نگاه می‌کنم و می‌گم چرا گفتی به خواب ات می‌آم بی انصاف؟! نمی‌شد نگی و بیای؟ آخه نمی‌گی تا صبح “شوق دیدارم‌، چه‌سود، ازخویش بیرون رفتنم؟”

امشب تو هم باهام بیا ابرام. خونه نمونیم. تو خونه خسته می‌شیم؟! بیا بریم یه کم هم توُ کوچه خسته بشیم! شب‌های کوچه عین شب‌های هیچ‌جا نیست. تاریکیِ خودش رو داره لامذهب! قشنگ می‌شه توُش گم شد. گم شدن هم یه جورهایی خسته می‌کنه دیگه!… آدم‌ها که همه‌ش می‌رن، گم می‌شن، خسته‌مون می‌کنن! بیا خودمون بریم، گم بشیم، خسته بشیم، صبح برمی‌گردیم پیدا می‌شیم. این‌قدر بی‌معرفت نیستیم که برنگردیم؛ مثل بعضی‌ها که بی‌خواب‌مون کرده‌ن بگیم “به خواب ات میام”… به همین برکت.

شعری از بیدل:

بس‌که چون‌گل پرده‌ها بر پرده شد سامان مرا

پیرهن در جلوه آبم‌ گر کنی عریان مرا

تا به پستی‌ها عروج اعتبارم‌ گل‌ کند

خامشی چون آتش یاقوت زد دامان مرا

از پی اصلاح ناهمواری طبع درشت

آمد و رفت نفس‌ها بس بود سوهان مرا

کاروان اشکم از عاجز متاعی‌ها مپرس

آبله محمل‌کش است از دیده تا دامان مرا

شوق دیدارم‌، چه‌سود از خویش بیرون رفتنم

دیده‌ی یعقوبم و جا نیست در کنعان مرا

ای طلب در وصل هم مشکن غبار جستجو

آتشم ‌گر زنده می‌خواهی ز پا منشان مرا

در شکست من بنای ناامیدی محکم است

فکر تعمیری ندارم تا کند ویران مرا

در غم‌آباد فلک چون خانه‌ی وهم حباب

نیست جزیک عقده‌ی تار نفس‌، سامان مرا

زین سبک‌ساری‌ که در هر صفحه نقشم زایل است

عشق ترسم محو سازد از دل یاران مرا

همچو شبنم نیست در آشوب‌گاه این چمن

گوشهی امنی به غیر از دیدهی حیران مرا

می رسد دل‌دار و من‌ عمری‌ست‌ از خود رفته‌ام

با نگاه واپسین ای شوق برگردان مرا

در رهش چون خامه‌کار پستی‌ام بالا گرفت

آنچه بیدل‌ ناخن پا بود، شد مژگان مرا

ایضاح

  • موزیک متن این قسمت با نام “ابدیت و یک روز” موزیک متن فیلمی از تئو آنجلوپولوس با همین نام، اثر “النی کاریندرو” است.